بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 19630
کل یادداشتها ها : 55
در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را.
شرح و تفسیر: سخن، طنز و تعریض است و حافظ بدینوسیله شیخ و زاهد ریاکار را-که از دست چنین اصنافی خون دل ها دارد -میکوبد ان کسانی که به عبادت اندک خود می نازند و تنها کارشان تخطئه دیگران و مطرح کردن خودشان است و... . من میگم اونی که تو میگی من نیستم بابا واللهِ به امام به پیر به پیغمبر من ادم خیلی بدی نیستم من معتقدم اون خدایی که تو می پرستی من هم او را عاشقانه میستایم باور کن من اعتقاد قلبی ام خیلی قویه منهم دل دارم من هم درد دارم... باز هم میگی نه . اره فاسقم بد نامم بی ابرویم شخصیت ندارم خدا در باور من نیست بله من همونکه تو گفتی؛ هستم برو هر غلطی از دستت بر میاد در حق من کوتاهی نکن حالا شد! دلت راضی گشت سبک شدی!؟ در ازل سرنوشت من چنین رقم خورده اگر کردار من به مذاقت سازگار نیست برو قضا و قدر را تغییر ده(برو کشکت رو بساب)